به گزارش گروه سیاسی خبرنگار شبکه اطّلاع‌رسانی «رهیاب»؛ علی تاکائدی، فعال سیاسی در یادداشتی برای «رهیاب» نوشت: جنگ ۱۲ روزه تحمیلی اخیر میان ایران اسلامی و رژیم صهیونیستی، جلوه‌ای روشن از پیوند عمیق فرهنگ عاشورا با نظریه مقاومت بود.

در این نبرد نابرابر، ملت ایران با الهام از شعار حماسی «هیهات منا الذله» حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، همان روحیه‌ای را بروز داد که در کربلا، سپاه اندک حق در برابر لشکر انبوه باطل را پیروز کرد.

محور انسجام ملی، که در این جنگ شکل گرفت، حاصل همگرایی همه اقشار جامعه بود؛ از نیروهای مسلح تا آحاد مردم، همه در یک صف واحد ایستادند تا پیام روشن عاشورا را به دشمنان مخابره کنند: تسلیم هرگز.

همان‌گونه که امام حسین (ع) در روز عاشورا، راه عزت را بر زندگی ذلیلانه ترجیح داد، ملت ایران نیز با پذیرش هزینه‌های سنگین، اما عزتمندانه، حاضر نشد در برابر فشارهای نظامی و رسانه‌ای دشمنان عقب‌نشینی کند.

این محور انسجام ملی، نه‌تنها یک تاکتیک دفاعی، بلکه یک استراتژی بلندمدت بر اساس نظریه مقاومت است؛ نظریه‌ای که رهبر معظم انقلاب آن را چراغ راه امت اسلامی در برابر جبهه استکبار معرفی کرده‌اند.

نقش بی‌بدیل رهبری در این میدان، همان نقشی است که امام حسین (ع) در کربلا بر عهده داشت؛ هدایت جبهه حق، تقویت روحیه مقاومت و تبیین مسیر مبارزه تا رسیدن به پیروزی نهایی بر دشمن.

دشمنان در این جنگ، با تمام توان رسانه‌ای و نظامی خود وارد شدند، اما همانند سپاه یزید در کربلا، از درک قدرت ایمان و فرهنگ شهادت عاجز ماندند و سرانجام، با پذیرش شکست، عقب نشستند.

فرهنگ عاشورا، سرمایه‌ای بی‌پایان برای ملت ایران است. این فرهنگ، هر نسلی را که با آن پیوند می‌خورد، به نسلی مقاوم، عدالت‌خواه و آماده فداکاری بدل می‌کند؛ نسلی که هیچ‌گاه زیر بار ذلت نمی‌رود.

جنگ ۱۲ روزه، به‌روشنی نشان داد که قدرت بازدارندگی ایران، ریشه در ایمان و همبستگی مردمی دارد؛ همان الگویی که در عاشورا، یاران سیدالشهدا (ع) با جانفشانی و وفاداری به امام زمان خود ترسیم کردند.

در این نبرد، جوانان انقلابی نقش برجسته‌ای ایفا کردند؛ همانند نوجوانان و جوانان عاشورا که با وجود سن کم، در خط مقدم دفاع از ولایت ایستادند و با خون خود، پیام «عزت و آزادگی» را ماندگار ساختند.

مقایسه عاشورا و این جنگ کوتاه‌مدت نشان می‌دهد که در هر دو، طرف مقابل گمان می‌کرد با برتری ظاهری تجهیزات و تعداد، می‌تواند جبهه حق را در هم بشکند، اما در نهایت، ایمان و ایثار، ورق را برگرداند.

ملت ایران با تکیه بر آموزه‌های عاشورا، نه‌تنها در میدان نظامی، بلکه در عرصه‌های فرهنگی، سیاسی و رسانه‌ای نیز توانست روایتی مقتدرانه از مقاومت را به جهان ارائه دهد و دشمن را در جنگ روایت‌ها شکست دهد.

این جنگ، پیام مهمی برای امت اسلامی داشت: اگر محور مقاومت بر پایه ایمان، وحدت و رهبری صالح شکل بگیرد، حتی قدرتمندترین دشمنان نیز در برابر آن ناچار به عقب‌نشینی خواهند شد.

همان‌طور که عاشورا، الهام‌بخش قیام‌ها و انقلاب‌های بسیاری در طول تاریخ شده، امروز نیز الگوی آن، موتور محرک جبهه مقاومت در برابر نظام سلطه جهانی و اشغالگری صهیونیست‌ها است.

رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کرده‌اند که تداوم مسیر مقاومت، تنها با حفظ وحدت ملی و پایداری در ارزش‌ها ممکن است؛ همان چیزی که در کربلا، یاران امام حسین (ع) تا لحظه آخر بر آن ایستادند.

اگر امروز، ایران اسلامی در قلب تحولات منطقه‌ای به‌عنوان پرچم‌دار مقاومت شناخته می‌شود، این جایگاه نتیجه پایبندی به همان خط عاشورایی است که عزت و استقلال را بر رفاه و امنیت موقت ترجیح می‌دهد.

جنگ ۱۲ روزه، همچون عاشورا، آزمونی برای سنجش میزان وفاداری ملت به آرمان‌ها بود و مردم با سربلندی، نشان دادند که هنوز هم «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» شعاری زنده است.

دشمنان باید بدانند که ملت ایران، با همان روحیه عاشورایی، آماده است تا در برابر هر تجاوزی بایستد و هرگز پرچم مقاومت را بر زمین نگذارد، حتی اگر هزینه‌های آن سنگین و طولانی باشد.

امروز، پیوند میان فرهنگ عاشورا و نظریه مقاومت، نه یک شعار احساسی، بلکه یک حقیقت عینی است که در میدان‌های نبرد و عرصه‌های دیپلماسی و رسانه‌ای خود را ثابت کرده است.

این پیوند، رمز پیروزی‌های آینده نیز خواهد بود. همان‌طور که عاشورا، ظلم یزید را رسوا کرد، مقاومت ملت ایران نیز چهره حقیقی صهیونیسم و حامیانش را به جهانیان نشان خواهد داد.

ملت ایران، همچون کوهی استوار، بر سر آرمان‌هایش ایستاده و به دشمنان این پیام را می‌دهد که مسیر ما، مسیر عاشورا و سرنوشت ما، سرنوشت پیروزی است، حتی اگر راه آن پر از خون و رنج باشد.

نویسنده: علی تاکائدی، فعال سیاسی